فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر چه مراحلی دارد؟⚖️【سال1403】
یکی از مهم ترین مسائلی که در فرهنگ اسلامی به آن بسیار توجه می شود باکرگی زن در زمان عقد می باشد. منظور از باکره بودن دختر، نداشتن سابقه رابطه ی جنسی است. برخی از افراد جهت آگاهی از این موضوع برای دریافت گواهی بکارت اقدام می کنند. در صورتی که زوجه فاقد بکارت باشد، زوج می تواند خواستار فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر از دادگاه باشد. در واقع بسیاری از افراد از این نوع فسخ نکاح آگاه نیستند. این عدم آگاهی موجب می شود تا به جای فسخ نکاح به سمت طلاق که امری پر درد سر و زمان بر است پیش بروند؛ در این مقاله به بررسی نسبتا کاملی در رابطه با موارد فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسرخواهیم پرداخت، همراه ما باشید.
فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر
باکره و یا ثیبه بودن زن یکی از صفات مهم در تعیین مهرالمثل زوجه به شمار می رود. همان طور که در ماده ی 1128 قانون اساسی بیان شده است در عقد نکاح اصل بر باکره بودن زن می باشد. در واقع در ازدواج با دختر، صفت باکره بودن از شروط اصلی صحت عقد نکاح به شمار می رود. در قانون ذکر شده است، در مواقعی که برای یکی از طرفین (زوج یا زوجه) وجود صفتی خاصی شرط شده باشد و پس از عقد مشخص شود که فاقد آن می باشد، حق فسخ برای طرف مقابل به وجود خواهد آمد.
لازم به ذکر است که باکره بودن زوجه نیز از شرایط مستتر بوده و فرقی نمی کند که تصریح شده باشد و یا خیر؛ در واقع موردی برای تصریح عدم باکرگی زن وجود نخواهد داشت. بنابراین در صورتی که زوجه باکره نباشد، زوج دارای حق فسخ می باشد.
جهت مشاوره می توان به بهترین وکیل خانواده در تهران مراجعه نمود.
مهریه زن پس از فسخ نکاح به دلیل عدم باکره بودن زوجه
بر اساس قانون مدنی، ماده 1101 به هر دلیلی عقد نکاح فسخ شود، زن شرایط دریافت مهریه را نخواهد داشت مگر اینکه زوج در برقراری روابط زناشویی ناتوان بوده باشد، در چنین مواقعی زوجه می تواند دادخواست مطالبه مهریه دهد و طبق قانون های مدنی یک دوم مهریه خود را دریافت کند. بلعکس هرگاه نکاح بعد از برقراری رابطه زناشویی صورت بگیرد زوجه از حق دریافت مهریه المسمی برخوردار می باشد.
تفاوت طلاق و نکاح در طلاق به این صورت است که اگر زوج بخواهد در شرایطی که زوجه باکره است از ااو جدا شود یا بلعکس زوجه بعد از برقراری رابطه زناشویی بخواهد از همسر خود جدا شود و تقاضای طلاق دهد می توان یک دوم مهریه را دریافت کند اما در صورتی که زوجه باکره نباشد و همسر او بعد از ازدواج متوجه این موضوع شود چه در طلاق و چه در فسخ نکاح مهریه ای به زوجه تعلق نخواهد گرفت چرا که تدلیس یا فریب در ازدواج اتفاق افتاده است. قابل ذکر است که در محضر دادگاه بایستی تدلیس را اثبات کرد.
آیا ترمیم بکارت از موارد تدلیس به شمار می رود؟
عمل ترمیم پرده ی بکارت و یا به عبارتی هایمن به غیر از موارد خاص (مواردی که بر اثر حوادثی مانند ورزش و … بکارت از بین برود) به منزله ی فریب در ازدواج است. انجام این عمل غیر از موارد خاص هیچ توضیح و توجیهی به غیر از پنهان کاری و فریب طرف مقابل (زوج) نخواهد داشت. به همین دلیل شوهر می تواند نسبت به فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر اقدام کند.
نکته ی قابل توجه این است که در جرم تدلیس و یا فریب در ازدواج، می بایست قصد فریب طرف مقابل (زوج) وجود داشته باشد. و در مقابل زوج و یا شوهر نیز باید فریب خورده باشد و ازدواج بر همین مبنا و توافق انجام شده باشد. در این امر سه مورد بسیار مهم و حیاتی وجود دارد:
- فریب خوردن همسر
- انجام اموراتی متقلبانه مانند عمل ترمیم بکارت
- انجام ازدواج بر مبنای بکارت و باکره بودن دختر (در برخی موارد در زمان عقد ممکن است این امر برای زوج موضوعیت کامل را نداشته باشد.)
اثبات انجام ترمیم بکارت
اثبات این عمل با مراجعه به پزشکی قانونی و ارجاع موضوع به این واحد قانونی انجام می شود. برخی بر این باورند که اگر عمل ترمیم بکارت به منظور حفظ آبرو و اموراتی امثال باشد، به عنوان قصد فریب شناخته نمی شود. باید گفت که موارد بسیاری در این زمینه تاثیر گذار می باشند؛ اما به طور کلی مقام قضایی که این موضوع را بررسی می کند باید با دقت در تشخیص این جرم، تحقیق و بازجویی به عمل آورد.
لازم به ذکر است که گر چه رسیدگی به این جرم در حوزه ی خانواده است، ولی رسیدگی به آن در صلاحیت دادسرای عمومی می باشد. دادسرای عمومی پس از تشخیص جرم باید به دادرسی قرار جلب صادر کرده و پرونده را به دادگاه کیفری ارسال نماید. پس از شنیدن دفاعیات و اظهارات طرفین (زوجه و زوج) توسط قاضی رای صادر خواهد شد. مجازات افرادی که فریب کاری آنان ثابت شود با توجه به رای قاضی 6 ماه تا 2 سال حبس می باشد.
قاضی دادگاه با توجه به شرایط متهم می تواند در خصوص تعلیق، تعویق و یا تخفیف مجازات رای صادر کند. همان طور که می دانید قانون پیچ و خم های بسیاری دارد که آگاهی از قانون لازمه ی گذراندن آن ها است. به همین دلیل مراجعه به وکیل و مشاوره با آن ها امری بسیار تاثیر گذار به شمار می رود. توصیه می شود که برای رفع و رجوع مسائل و مشکلات حقوقی خود به وکلای با تجربه و متبحر مراجعه کنید.
مسئولیت افراد ترمیم کننده پرده بکارت
برخی افراد ممکن است قبل از انجام عقد مرتکب جرم زشت زنا و یا رابطه ی نامشروع شده باشند و نسبت به پنهان کردن آن اقدام به ترمیم پرده ی بکارت کنند. همچنین برخی از افراد نیز ممکن است با سوء استفاده از دانش و تخصص خود اقدام به انجام این کار غیر قانونی و ترمیم پرده بکارت کنند. این افراد موجبات ارتکاب جرم و فریب در ازدواج را برای زنان به وجود آورده و مجرم شناخته می شوند.
اگر دختری بتواند از طریق ترمیم پرده بکارت پسری را فریب دهد، ترمیم کنندگان پرده بکارت به عنوان معاونت در جرم تدلیس (و یا به عبارتی به عنوان مدلس) و یا فریب در ازدواج شناخته می شوند.
لازم به ذکر است که در صورتی که عمل ترمیم بکارتی که بر اثر حوادث ناخواسته و یا طبیعی پاره شده باشد، تدلیس دانسته نمی شود. بر اساس گفته های آیت الله صانعی این امر نه تنها جایز است بلکه برای حفظ شان و آبروی اجتماعی افراد امری ضروری و واجب به شمار می رود. بنابراین این امر فریب در ازدواج نبوده و سکوت زوجه نسبت به آن نیز تدلیس به شمار نمی رود؛ زیرا آن چه که برای مرد مهم است عفیفه بودن زوجه و برخورداری از پرده ی بکارت است که هر دوی آن ها در این مورد وجود خواهد داشت.
شرایط فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر
لازم به ذکر است که برای انجام خیار تدلیس وجود دو شرط لازم می باشد. شرط اول این است که از دست دادن پرده ی بکارت مربوط به پیش از دوران عقد باشد. در این مورد از آن جایی که احتمال ازاله ی بکارت در زمان بین عقد تا علم به عدم باکرگی روی داده باشد وجود دارد، مدعی می بایست ادعای خود را اثبات کند. این اثبات ممکن است به وسیله ی اقرار زوجه و یا اقامه ی بینه انجام شود.
دومین شرط این است که زوج از وضعیت زوجه قبل از عقد آگاه نباشد؛ در غیر این صورت زوج حق فسخ نکاح را نخواهد داشت. زیرا بر اساس قاعده ی اقدام، زوج نسبت به وضعیت زوجه رضایت داشته و عقد را با توجه به آن پذیرفته است. لازم به ذکر است که علم مدلس (انجام دهنده کار) به فعل تدلیس نیز از دیگر ارکان تدلیس و فریب به شمار می رود. باید گفت که خیار تدلیس از امورات فوری بوده و عدم اقدام به موقع موجب انجام قاعده ی اقدام و در نتیجه سلب اختیار خواهد شد.
حذف نام زوجه از شناسنامه در صورت باکره نبودن
همان طور که پیش تر نیز به آن اشاره شد باکره نبودن زن می تواند یکی از شروط فسخ نکاح برای مرد باشد. این امر فریب در ازدواج و یا به عبارتی تدلیس به حساب می آید. در صورتی که هر یک از زوجین (مرد و یا زن) پیش از برقراری ارتباط جنسی به فسخ طلاق اقدام کنند، می توانند نسبت به حذف نام همسر در شناسنامه ی خود نیز اقدام کنند. در این صورت می توانند درخواست شناسنامه المثنی از سازمان ثبت احوال داشته باشند. در شناسنامه ی المثنی زن و یا مرد نیز تمامی وقایع از جمله فسخ نکاح، طلاق، نام همسر و یا تاریخ فوت آن نیز نوشته خواهد شد.
در شناسنامه ی المثنی نام زن و شوهرانی که ارتباط جنسی با یکدیگر نداشته اند ثبت نمی شود. در صورت عدم انجام رابطه ی جنسی، نام همسر به راحتی از شناسنامه حذف خواهد شد؛ به این ترتیب زوجین می توانند نسبت به حذف نام همسر از شناسنامه ی خود اقدام کنند. در صورتی که زن در زمان عقد دروغ گفته باشد و باکره نباشد و مرد پس از انجام عقد متوجه این امر شود، به راحتی می تواند نسبت به فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر و حتی حذف نام زوجه از شناسنامه ی خود و صدور شناسنامه المثنی اقدام کند.
در صورتی که زوجه باکره نباشد و از همسر اول خود طلاق گرفته باشد، تا پیش از ازدواج مجدد نمی تواند نام همسر اولش را از شناسنامه حذف کند. پاک کردن نام همسر اول از شناسنامه زوجه تنها پس از ازدواج دوم و با اطلاع همسر دوم امکان پذیر خواهد بود. در واقع حذف نام همسر سابق از شناسنامه تنها در زمان وقوع ازدواج دوم و ثبت آن امکان خواهد داشت. این امر موجب می شود تا زوجه نتواند ازدواج اول خود را از همسر دوم پنهان کرده و او را فریب دهد.
لازم به ذکر است که این امر در مورد مردان نیز صدق می کند؛ به عبارتی در صورت باکره نبودن زن و فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر، امکان حذف نام زن سابق تا قبل از ازدواج مجدد وجود نخواهد داشت. مرد نیز تا قبل از ازدواج مجدد و اطلاع همسر دوم نمی تواند نام همسر اول خود را از شناسنامه حذف نماید. در صورتی روند پروندتان به مشکل خورده است می تواند از بهترین وکیل طلاق در تهران مشاوره دریافت کنید.
کلام آخر
بکارت در کل یکی از عوامل عفت دختران شناخته می شود. منظور . بر اساس عرف کشور ما، برخورداری از بکارت برای دختری که قصد دارد برای اولین بار ازدواج کند یکی از شرایط نکاح عقد به شمار می رود. در صورتی که معلوم شود که زوجه باکره نبوده و فاقد صفت باکرگی است، زوج می تواند نسبت به فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن همسر اقدام کند. در واقع پنهان کردن عدم باکرگی از مرد مصداق فریب در ازدواج و یا تدلیس بوده و در صورت اثبات امکان انجام فسخ نکاح را برای مرد به وجود خواهد آورد. این نوع فسخ نکاح دارای قوانین و شرایط خاص خود می باشد که در این مقاله به آن ها اشاره شد.