خیار تدلیس در معامله چیست؟ ⚖️【شرایط تحقق و مجازات آن】⚡️
به طور معمول افراد پیش از امضای قرارداد در انواع عقود با یکدیگر بر سر شرایط معامله به تبادل نظر و گفت و گو می پردازند تا بر اساس نقطه نظرهای مشترک مفاد قرارداد را تنظیم نمایند؛ اما ممکن است برخی از افراد از صداقت فاصله گرفته و سعی داشته باشند و در گفت و گوهای فی ما بین با فریب موافقت طرف مقابل را جلب نمایند. در چنین شرایطی قانون موقعیتی را فراهم کرده است تا یکی از طرفین معامله که مورد فریب واقع شده است با در اختیار داشتن اختیاراتی بتواند معامله را فسخ نموده و به صورت یک طرفه از آن خارج شود. این حق قانونی را در اصطلاح خیار تدلیس در معامله می گویند که یکی از مهم ترین خیارات قانونی به شمار می اید. در این مقاله سعی داریم نکات مهمی را در خصوص خیار تدلیس ارائه دهیم و جزئیات مربوط به آن را مورد بررسی قرار دهیم. پیشنهاد می کنیم تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
خیار تدلیس در معامله چیست؟
در پاسخ به این سوال که خیار تدلیس در معامله به چه معناست لازم می باشد در ابتدا تعریف دقیقی از تدلیس داشته باشیم تا اطلاعات در این خصوص افزایش پیدا کند. در ابتدا باید اشاره داشته باشیم که اگر فردی با فریب کاری، عیب کالای مورد معامله را پنهان نماید مرتکب تدلیس شده است. همچنین باید اشاره داشته باشیم که در ماده 438 قانون مدنی به موضوع تدلیس اشاره شده است. در این ماده قانونی، تدلیس به هر گونه عملی اتلاق شده است که باعث فریب خوردن طرف مقابل در معامله شود.
به گفته بهترین وکیل تنظیم قرارداد در تهران اگر معامله بر سر کالایی باشد و خریدار یا فروشنده صفت یا ویژگی هایی را به مال نسبت دهد که در اصل کالای مورد نظر از آن بی بهره باشد، تدلیس رخ داده است و در این شرایط است که خریدار یا فروشنده طبق قانون حق خیار تدلیس قرارداد را در اختیار دارد و می تواند با اختیاراتی که قانون در اختیار او قرار داده است، معامله مورد نظر را به طور کامل فسخ نماید. دقت داشته باشید که این حق طبق قانونی برای خریدار و فروشنده در نظر گرفته شده است.
تصور کنید که دو نفر قصد خرید و فروش خودرویی را دارند. در این بین فروشنده ادعا دارد که ماشین او صفر و کاملا نو است. در چنین شرایطی نیز خریدار با این نیت که ماشین کاملا نو است اقدام به انجام معامله می کند؛ اما پس از مدتی مشخص می شود که خودروی مورد نظر نو نبوده و فروشنده فرد را فریب داده است. در این شرایط است که تدلیس در معامله محرز می شود و فرد خریدار می تواند با مراجعه به محاکم قضایی به دلیل فریب خوردگی، قرارداد را فسخ نماید.
وجود تدلیس در معامله و شرایط فسخ آن
یکی از شرایط ضروری خیار تدلیس در معامله این است که عملیات فریب و پنهانکاری به نحوی انجام شود که به وسیله آن انعقاد قرارداد صورت گرفته باشد و معامله بر اساس آن به وقوع پیوسته باشد. به این ترتیب، اگر فریب و تقلب از طرف یکی از طرفین معامله انجام انجام نشده بود، فرد متضرر از معامله به هیچ عنوان به انعقاد قرارداد با وی ترغیب نمی شد. این وضعیت نمایانگر اهمیت حقوقی فریب و پنهان کاری در تحقق خیار تدلیس است.
برجسته کردن این نکته الزامی است که موضوع قیمت ملک نمی تواند جزء شرایط و مبانی خیار تدلیس در قرارداد باشد. به عنوان یک نمونه، اگر فردی ملکی را با قیمتی مناسب خریداری کرده و بعد از آن دچار پشیمانی شده و از معامله منصر گردد، این امر به تنهایی به عنوان دلیل تدلیس در معامله مطرح نمی شود. این موضوع به خوبی نشان می دهد که خیار تدلیس باید به صورت جدی تحت بررسی قرار گیرد. در واقع تصمیم گیری در این خصوص به تشخیص دقیق عوامل مرتبط با فریب و پنهان کاری بستگی دارد.
یک نکته مهم درباره تدلیس و خیار فسخ قرارداد این است که تدلیس باید از طرف یکی از طرفین معامله انجام شده باشد تا بتواند منجر به ایجاد خیار فسخ قرارداد برای طرف دیگر شود؛ به عبارت دیگر، اگر تدلیس توسط شخص ثالثی مثل واسطه یا دلال انجام گرفته باشد، شخص فریب خورده قادر به فسخ قرارداد نمی باشد و قانون به او این حق را نمی دهد. با این حال، او ممکن است ادعای خسارت نماید. در این شرایط طبق قانون فرد فریب دهنده ملزم است خسارت های موجود در معامله را به فرد متضرر پرداخت نماید.
به عنوان مثال، اگر ملکی با ارائه اطلاعات غلط از سوی مشاور املاک و بدون دخالت فروشنده به فروش برسد، خریدار بعداً حق فسخ معامله را نخواهد داشت. این نکته نشان دهنده اهمیت دقیق بررسی تعاملات طرفین معامله و اهمیت انجام تدقیقات قبل از تصمیم گیری در معاملات ملکی است؛ بنابراین با آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر دعاوی ملکی است که می توانید از منافع خود دفاع نمایید و به اهداف تعیین شده دست پیدا کنید. در غیر این صورت حقوقی از شما به طور قطع ضایع خواهد شد.
همچنین، در مواردی ممکن است یکی از طرفین معامله با شخص ثالث تبانی کرده باشد، به طوری که اگر این اقدام بر اساس نظر قانون و دادگاه تبانی در نظر گرفته شود، این امر می تواند اهمیت حقوقی داشته باشد و شخص متضرر ممکن است از حق فسخ قرارداد استفاده کند. البته باید به این نکته توجه داشته باشید که اثبات تبانی فروشنده با واسطه قدری دشوار است و به این سادگی ها محقق نمی شود. لازم است در این زمینه با یک وکیل متخصص و خبره مشورت کرده و نظر او را جویا شوید.
شرایط تحقق خیار تدلیس در معامله
باید اشاره داشته باشیم که بر اساس قانون تمامی عقود را نمی توان فسخ نمود. برای این کار لازم است عقود مورد نظر دارای شرایطی باشند. در بالا تعریف دقیقی از تدلیس ارائه دادیم و اکنون سعی داریم به شرایطی اشاره داشته باشیم که وجود آن ها برای تحقق تدلیس الزامی به نظر می رسد. شرایط تحقق خیار تدلیس در معامله به شرح زیر است:
- یکی از شرایط تحقق خیار تدلیس در معاملات صورت گرفته این است که یک صفت یا وصفی نادرست به مورد معامله نسبت داده شود که در مال مورد معامله یا ثمن وجود ندارد؛ یا اعمال متقلبانه ای نسبت به آن مال صورت گرفته و عیوب آن پنهان بشود، یعنی، یا امتیاز به مال داده شود، در حالی که آن امتیاز، در مال وجود ندارد یا عیبی از مال پنهان بشود. به عنوان مثال، اگر کالایی به شما به عنوان تولید اصل و اورجینال فروخته شود در حالی که در واقع جنس تقلبی یا کپی باشد، در این صورت خیار تدلیس ممکن است تحقق یابد. این امر می تواند باعث ایجاد نقض در قرارداد معامله شده و به دعاوی ملکی منجر گردد.
- به منظور تحقق خیار تدلیس، ارکانی چون فریب و پنهانکاری در معامله باید موجود باشند و عملیات فریب دهی باید قبل از انعقاد قرارداد رخ داده باشد. در این راستا، اتفاقات و وقایع پس از انجام عقد قرارداد به این امر ملاک نیستند و نقشی در تشخیص تدلیس ندارند. این تفصیلات می توانند به عنوان نشانه هایی برای اثبات وقوع تدلیس در معامله موردنظر مطرح شوند.
- در قانون مدنی و در ماده 439 به طور کامل به خیار تدلیس اشاره دشه است. در قانون مدنی به صراحت ذکر شده است که تدلیس در معاملات صورت گرفته تنها به مشتری تخصص ندارد. فروشنده نیز می تواند در صورت بروز فریب در ثمن پرداخت شده از سوی مشتری، قرارداد مورد نظر را فسخ نماید. این کار به سادگی و با مراجعه به محاکم قضایی امکان پذیر است.
زمان اعمال خیار تدلیس در معامله
طبق گفته های فوق، طرفین معامله پس از تحقق خیار تدلیس در معامله، دارای حق فسخ معامله هستند. گاهی اوقات، سؤالاتی پیش می آید که افراد برایشان اهمیت دارد. یکی از سوالات مهمی که همواره پس از درک تدلیس مطرح می شود این است که تا چه زمانی می توان از این حق برای فسخ قرارداد استفاده کرد؟ و آیا در صورت تعلل فرد فریب خورده برای احقاق حقوق از دست رفته خود در محاکم قضایی، حق خیار تدلیس از او سلب خواهد شد یا خیر؟
باید اشاره داشته باشیم که قانون مدنی در ماده 440 خود به صراحت اعلام داشته است که تدلیس در معامله از نوع فوری آن می باشد. معنای این بند از قانون به بعد عرفی فوریت اشاره دارد. در واقع معنای آن بر این دلالت دارد که هر زمان که فرد علم پیدا کرد که در معامله صورت گرفته، فریبی از نوع تدلیس وجود داشته است باید فورا به محاکم قضایی رجوع کرده و معامله صورت گرفته را فسخ نماید. در واقع به هیچ عنوان تعلل در این کار جایز نیست و سرعت از اهمیت بالایی برخوردار است.
درصورتی که فرد متوجه شود که مال خریداری شده از فروشنده فاقد صفاتی نیست که او در تبلیغ مال به آن ها اشاره داشته است، می تواند از طریق ارسال اظهارنامه برای فروشنده نسبت به فسخ معامله اقدام نماید. باید دقت داشته باشید که فرد فریب خورده تنها زمانی می تواند برای فسخ قرارداد منعقد شده اقدام نماید که شرایط تحقق خیار تدلیس در معامله محرز شود. در غیر این صورت چنین حقی در اختیار او قرار نخواهد گرفت و فرد نمی تواند معامله را بر هم بزند.
در صورت محرز شدن تدلیس در معاملات صورت گرفته لازم است فرد زیان دیده به فرد فریب دهنده مراجعه کرده و از او بخواهد که قرارداد را فسخ نماید. در این صورت ممکن است زیان دیده خریدار یا فروشنده باشد. در این صورت فریب دهنده می تواند قرارداد را فسخ کرده و یا از این کار ممانعت به عمل آورد. در صورتی که تدلیس کننده از این امر خودداری نماید، فرد متضرر می تواند به دفاتر خدمات الکترونیک قوه قضائیه مراجعه کرده و دادخواست تایید فسخ تنظیم نماید.
آیا اسقاط خیار تدلیس در معامله ممکن است؟
قانون گذار با در نظر گرفتن شرایط مختلف، امکانی را فراهم کرده است تا افراد در صورت بروز هر گونه فریب یا نیرنگی بتوانند به صورت یک طرفه معامله صورت گرفته را فسخ نموده و از آن خارج شوند. چنین حقی که قانون آن را برای فرد متضرر محفوظ می داند، در اصطلاحات حقوقی با واژه خیار بازتاب داده می شود. همچنین باید به این نکته توجه داشته باشید که واژه اسقاط نیز در اصطلاحات حقوقی ملکی به معنای بر هم زدن معامله صورت گرفته از پایه و بنیان می باشد.
لازم به ذکر است که در خصوص اسقاط خیار تدلیس در معامله در بین حقوقدانان گوناگون اختلاف نظرهایی جدی وجود دارد. عده ای از حقوقدانان کشور بر این عقیده هستند که اسقاط این موضوع باعث می شود تا قانون در جامعه متضرر شود و به همین دلیل معتقد هستند که چنین امکانی از پایه و اساس وجود ندارد. از سوی دیگر این افراد تاکید دارند که بر هم زدن قانون از طریق اسقاط خیار تدلیس باعث بروز نا عدالتی هایی در سطح جامعه می شود و از این رو، امکان انجام آن را مردود می دانند.
باید به این نکته بسیار مهم اشاره ای داشته باشیم. در قانون مدنی و در ماده 448 آن به صراحت تشریح شده است که امکان اسقاط خیارات در جریان معاملات صورت گرفته ضمن قرارداد وجود دارد؛ اما به هر حال باید اشاره داشته باشیم که حقوقدانان خیار تدلیس را از این قاعده جدا دانسته و آن را مصداق این بند از قانون مدنی نمی دانند. به هر حال به دلیل پیچیده بودن مسائل مربوط به این بحث، لازم است پیش از هر گونه اقدام در این خصوص با یک وکیل متخصص مشورت داشته باشید.
در صورتی که قراردادی منعقد شده باشد و پس از آن تدلیسی از جنس کتمان عیوب پدیدار شود، می توان به جرئت گفت که به مرور زمان مفاد قرارداد متزلزل شده و در چنین شرایطی فرد می تواند کاهلی خود را به عنوان دلیل فسخ قرارداد مطرح نماید. همچنین در مواردی که فرد به طرف مقابل در معامله اعتماد دارد، اما در برابر عیوب موجود در کالا سکوت و پرده پوشی می کند، اقدام او به منزله بهره برداری از جهل فرد متضرر می باشد.
مجازات تدلیس در معامله چیست؟
در جامعه امروز، متاسفانه مواجهه با کلاهبرداری و تدلیس در معاملات به شدت افزایش یافته است. این امر نه تنها می تواند منجر به بر هم خوردن قوانین کشور شود، بلکه باعث از بین رفتن حقوق و منافع قانونی مردم و جامعه را نیز به همراه دارد. به منظور مقابله با این وضعیت نامطلوب، قانونگذار تصمیم به تدوین و اجرای مجازات هایی گرفته است تا در برابر افرادی که قوانین را نادیده می گیرند و به ایجاد این نوع وضعیت ها کمک می کنند، اقدامات قانونی صورت گیرد.
این تدابیر جدی در خصوص مجازات خیار تدلیس در معامله به منظور جلوگیری از این اتفاقات ناخوشایند است. مجازات ها به عنوان ابزارهای حقوقی برای پیشگیری از کلاهبرداری و تدلیس و همچنین تنبیه اشخاصی که این اعمال را انجام می دهند، طراحی شده اند. این تدابیر نه تنها به حفظ امانت و اعتماد عمومی، بلکه به ایجاد محیطی پایدار و عادلانه برای تجارت و معاملات کمک می کنند. همچنین مجازات نوعی پیشگیری برای اقامه دعاوی ملکی در دادگاه به شمار می آید.
در واقع در ماده یک از قانون تشدید مجازات مرتکبان ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری، مسائل مربوط به خیار تدلیس در معامله، کلاهبرداری و تعیین مجازات کلاهبردار به طور ویژه مورد اشاره قرار گرفته است. بر اساس این ماده، کسانی که از طریق حیله و تقلب افراد را به مشارکت در شرکتها، تجارتها، کارخانهها یا موسسات موهوم یا به تصاحب اموال و اختیارات واهی فریب دهند، یا با نیرنگ های صورت گرفته طرف مقابل را به موضوعات خلاف واقع امید وار کنند
یا از طریق ساختن حوادث غیر واقعی یا با انتشار اخبار غیر موثق افراد را ترسانده و ناامید سازند، یا نام و عنوان مجعول اختیار کنند و با استفاده از وسایل تقلبی یا دیگر روش های مشابه اموال، پول، اسناد، حواله ها و غیره را به نحوی تحصیل کنند و مال دیگری را ببرند، بهعنوان کلاهبردار تلقی می شوند. ضمناً به جرم کلاهبرداری، علاوه بر پس گرفتن و باز گرداندن اصل مال به مالک اصلی، مجرم به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل مبلغ اخذ شده نیز محکوم می شوند.
لزوم مراجعه به وکیل برای تنظیم قرارداد
دقت داشته باشید که در انواع قراردادها لازم است با قوانین مربوط به آن آشنا باشید. تنها در این صورت است که می توانید خسارت های ناشی از امضای قرارداد را به حداقل برسانید. در واقع لازم است پیش از هر گونه اقدام برای انعقاد قرارداد، این موضوع را با وکیل خود در میان بگذارید تا از ضررهای احتمالی جلوگیری شود. وکیل به واسطه دانش حقوقی خود در زمینه تنظیم قراردادها می تواند مفاد سند مورد نظر را به گونه ای تنظیم کند که منافع شما در خلال آن به طور کامل حفظ شود.
وکیل با پیچ و خم های مسیر آشنایی کامل دارد و می تواند در صورت لزوم بهترین و موثرترین راهکار را در اختیار موکل خود قرار دهد. وکیل سال های زیادی از عمر خود را در محاکم قضایی سپری کرده است و همین موضوع سبب شده است تا تجربیات قابل اتکایی را در خصوص دعاوی مربوط به قراردادها به دست بیاورد. در صورتی که احساس می کنید در یک معامله با فریب طرف مقابل رو به رو شده اید لازم است برای استفاده از خیار تدلیس در معامله با یک وکیل مجرب و خبره مشورت کنید.
کلام آخر
از اینکه صبوری به خرج دادید و تا پایان مقاله در کنار ما بودید از شما تشکر می کنیم. در این مقاله اشاره داشتیم که لازم است افراد پیش از امضای انواع قرارداد در خصوص شرایط معامله با یکدیگر به توافق برسند. با این حال ممکن است فردی در خلال تبادل نظر اوصاف غلطی را در خصوص کالای مورد معامله ارائه دهد. در این صورت است که فرد می تواند با استناد به خیار تدلیس در معامله قرارداد را فسخ نماید. در ادامه به بررسی شرایط فسخ قرارداد در صورت مشاهده تدلیس اشاره نمودیم و در پایان نیز مجازات تدلیس در معامله را مورد ارزیابی قرار دادیم. اکنون از شما دعوت می کنیم که تجربیات و نظرات خود را در قسمت دیدگاه با سایر مخاطبان سایت برترین وکیل به اشتراک بگذارید.